شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

Back شما اینجا هستید: نشرح خاطرات انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی(حفظ و مراقبت)

انقلاب اسلامی(حفظ و مراقبت)

«غائله ی گنبد»

انقلاب که پیروز شد هجمه ی دشمن از همه طرف آغاز گردید؛ از غرب و جنوب گرفته تا شمال و شرق کشور. غائله ی گنبد هم یکی از این توطئه ها بود که خدا را شکر با هوشیاری مردم و جوانان غیرتمند خنثی شد.
سید حسن هم که خودش را وقف انقلاب کرده بود به اتفاق پسر عمو1 و گروهی از جوانان انقلابی راهی استان گلستان شد که برای شان اتفاقی افتاد.
ظاهراً پس از چند روز ماندن درگنبد برای استحمام اقدام می کنند و داخل حمّامی می شوند که برخی خبر را به منافقین می رسانند ولی خوشبختانه قبل از رسیدن نیروهای ضد انقلاب موفق می شوند از آن جا خارج شوند.

اخوی در بازگشت از گنبد ماجرا را به پدر و مادرمان هم نگفتند چون نگران بودند که مانع ادامه ی کارش شوند.

«به نقل از حجت الاسلام و المسلمین سید حسین تقوی برادر شهید پاسدار سید حسن تقوی»

1- آقای سید محمود تقوی  فرزند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید موسی تقوی که از روحانیون فعال در انقلاب بودند.

«دقت در کار»

این قضیه را من از خودشان شنیدم:
به سمت دامغان می رفتم و یک قبضه اسلحه ی کلت را همراه برده بودم؛ می خواستم آن را به مرکزی تحویل داده و برگردم که در مسیر به ایست و بازرسی جوانان انقلابی برخورد کردم. بچه ها وارد ماشین شدند و آن را تفتیش کردند ولی چیزی پیدا نکردند... من هم به مسیرم ادامه داده و در دامغان اسلحه را تحویل دادم. موقع برگشتن، همان بچه ها دوباره جلوی ماشین را گرفتند و بازرسی را انجام دادند و از آن جایی که چیزی همراهم نبود گفتند:
-    آقا؛ حرکت کنید. می توانید بروید؟
اما من گفتم: می خواهم تذکری بدهم. شما باید در کارتان دقت بیش تری داشته باشید چون موقع رفتن، اسلحه ای همراه من بود که متوجه آن نشدید. این هم رسیدش هست که در دامغان تحویل داده ام.
سید حسن دغدغه ی این را داشت که خدای ناکرده سهل انگاری ها خطری برای کشور به وجود آورد. این دلیل روشنی است از علاقه مندی و تلاش او برای ثبات جمهوری اسلامی.

«به نقل از خانم سیده فاطمه تقوی خواهر شهید سید حسن تقوی»

«تا زنده ایم؛»

سال 63 و در عملیات بدر از ناحیه ی پا مجروح شد و چند ماهی بستری.
در همین ایّام، حاج آقا سید محمد شاهچراغی(نماینده مقام معظم رهبری در استان سمنان و نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری) و مرحوم حاج آقا سید مسیح شاهچراغی پدر بزرگوار نماینده شهید سید حسن شاهچراغی که پسر عموهای ما هستند برای عیادتش آمده بودندکه حاج آقا سید محمّد در لابلای صحبت گفتند:
-    سید حسن، تا صدّام هست، جنگ هست!.
سیّد حسن هم بلافاصله جواب داد:
-    تا کفر هست، جنگ هست؛ این صدّام نباشد یک صدام دیگر؛ ما تا زنده هستیم باید بجنگیم.

این دو بزرگوار از این حرف سید حسن آنقدر خوش‌شان آمده بود که در مجالس زیادی آن را نقل کردند.

«به نقل از آقای سید علی شاهچراغی پدر شهید سید حسن شاهچراغی»

«وحدت»

شهید، تنها برای خانواده اش نیست، متعلّق به همه است؛ لذا همه مسئولیم و هر کسی باید به قدر توانش در مسیر انقلاب و راهی که شهدا پیموده اند، تلاش کند. از وظایف ما حفظ وحدت است؛ باید دست به دست هم بدهیم و در مراقبت از انقلاب اسلامی بکوشیم؛ اگر وحدت‌مان را حفظ نکنیم یقیناً برای انقلاب، مشکل پیش می آید. باید متوجه رهبری باشیم و تا جایی که ممکن است، امر به معروف کنیم.

«به نقل از آقای سید علی شاهچراغی پدر شهید سید حسن شاهچراغی»