شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

Back شما اینجا هستید: نشرح ستارگان پرفروغ شهید سید ابوالقاسم موسوی دامغانی [نماینده ی مجلس] بیانات قبل از دستور بیانات قبل از دستور مجلس شورای اسلامی[دوره ی دوم - جلسه ی نود]

بیانات قبل از دستور

نمایندگی مردم مؤمن و انقلابی حوزه ی انتخابیه رامهرمز، هفتکِل و رامشیر مقطعی بسیار حسّاس و مهمّ در زندگی سراسر مجاهدت، کار 9-16و تلاش شهید حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالقاسم موسوی دامغانی می باشد. نگاهی گذرا به عملکرد، مواضع، سخنان و تذکرات این روحانی برجسته و خدوم در مجلس شورای اسلامی به خوبی بیانگر این حقیقت است که در عرصه ی قانون گذاری نیز، حتی برای لحظه ای دفاع از محرومین، تلاش جهت آبادانی کشور و قطع وابستگی به قدرت های جهانی را از یاد نبرده است. اگر چه این حضور مؤثر و سرنوشت ساز، در اولین روز اسفند سال 1364 هجری شمسی با هدف قرار گرفتن هواپیمای جمعی از مسئولین نظام در مسیر تهران - اهواز رنگی گلگون به خود گرفت و یاد و خاطره ی آن مجاهد فی سبیل الله را در دل و جان مردم ایران اسلامی به ویژه مردم خونگرم خوزستان جاودانه ساخت.
آن چه در ادامه می آید بیانات قبل از دستور این شهید والامقام در صحن مجلس شورای اسلامی می باشد که در  جلسه ی 90 و به تاریخ 1363/11/25صورت پذیرفته است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

 بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس و شکر بی پایان خدای قادرِ غالب و رحمن را که بر ما مّلت ایران و امّت اسلام و مستضعفان تحت ستم جهان منّت نهاد و در این عصر و مقطع خاص از تاریخ، زمانی که استکبار جهانی خصوصاً آمریکای جهان خوار به منظور غارت و چپاول ذخایر عظیم ملّت ها و به منظور به اسارت در آوردن و به بند کشیدن خود آن ها -  از آن جایی که تنها مانع سر راهشان را اسلام می دید -  حساب شده و با برنامه ریزی، کمر بر محو اسلام و هدم آثار آن بستند، در این عصر خداوند منّان به ما مردم گرفتارِ ظلمِ سیاهِ رژیم ستم شاهی و حاکمیّت فساد وارداتی و جهل در غالبِ علم و خود باخته ی به غرب یا شرق منّت نهاد و رهبری از تبار ابراهیم و محمّد «علی نبینا و علیه صلوات الله» که به حق وارث انبیاء هستند را به ما موهبت فرمود که در دستی قرآن و حکمت، برای هدایت و در دست دیگرش، سلاح برای به راه آوردن دارد «روحی له الفداء» که ما هرگز توان سپاس و شکر این نعمت بزرگ را نداریم.

استکبار جهانی در راه محو اسلام و آثار آن از هر وسیله و ابزاری که توانست به دست سرسپردگانش استفاده کرد تا آن جاکه تاریخ اسلام را برداشت و می خواست جمعه را از ما بگیرد و واژه های عربی را از کتب فارسی به عنوان زبان اجنبی بردارد که دیگر در کشور ما برای ابد راهی و روزنه ای برای آشنایی با اسلام و آثار آن نباشد. از طریق فرهنگ وارداتی به دستِ دست پروردگان شان چه فجایعی که نکردند؛ از یاد نبریم محیط کثیف و آلوده ی آن روز را؛ از یک طرف آگاهان و آزادگان ملّت را به بند می کشیدند؛ زندان می انداختند؛ تبعید می کردند؛ شکنجه های وحشتناک می کردند؛ می کشتند و از طرفی فساد را حساب شده و با برنامه ریزی و به صورت مرحله ای رواج می دادند تا آن جاکه صحنه های خیابان های آن روز و مدارس و ادارات آن روزِ جهنّمی را به یاد داریم که در کشور اسلامی و کشور اهل بیت چگونه زنان و دختران و جوانان ما را از اسلام و قرآن و همه ی احکام انسان ساز آن بیگانه کرده بودند؛ چگونه امر به منکر و نهی از معروف می شد؛ بی حجابی ها، بی بند و باری ها و ترویج فساد سر از کجا در آورده بود و در این کشور چه بی داد می کرد و چگونه جوانان ما را در کام خود فرو می برد و نابود می کرد؛ یادمان نرود که برای ترویج فساد چه پول های کلانی خرج که نمی شد و چه تشویق هایی که نمی شد و از همین طریق بود که خیال غارت گران آسوده می شد که  به راحتی می توانند به غارت و حاکمیّت زور خودشان ادامه دهند؛ یادمان نرود که چگونه تحقیرمان کرده بودند و چگونه شخصیّت ما را از ما گرفته بودند که فکر می کردیم ما هیچ کاره ایم و اصلاً هیچ کاره خلق شده ایم و به خورد ما داده بودند که هر چه هست غرب است؛ غرب مهد تمدن است؛ مهد علم است و مهد آزادی است.

با آن که زهر تلخ و کشنده ی فرهنگ و تمدن غرب به کام جان مان ریخته می شد اما از آن جا که خیلی های مان را مسخ کرده بودند، از خود بی خودمان نموده بودند، نمی فهمیدیم؛ یادمان نرود که چگونه دین را عامل انحطاط و عقب افتادگی و یا افیون جامعه معرفی می کردند و روی این یاوه شان چه پافشاری هم داشتند و چه تهمت ها که به اسلام و مسلمین نمی زدند؛ شعار دین منهای سیاست را آن ها سر می دادند؛ آن ها به زبان نوکرانشان گذاشته بودند و به خورد ماها هم داده بودند؛ مصیبت بزرگ تر این که خیلی هامان هم باور کرده بودیم. یادمان نرود که غرب زدگان و شرق زدگان و دلباختگان به شرق و غرب در دور کردن ما و فرزندان ما از اسلام و ارزش های متعالی آن و احکام و فضیلت های اخلاقی و تاریخ انسان ساز اسلام چه نقشی داشتند و چگونه نقش بازی کردند؛ یادمان نرودکه در مسیر اسلام زُدایی، آن ها چگونه از فرهنگ و مراکز آموزشی و وسایل ارتباط جمعی خصوصاً مجلّات، رادیو و تلویزیون و سینماها و مراکز دیگر چگونه استفاده می کردند؛ یادمان نرود از قراردادهای ذلّت بار و ننگین آن روز که چگونه حاتم بخشی می کردند و بر سر ما و ذخایرمان تجارت می کردند که امام عزیز، آن روزها بر سر شاه معدوم فریاد زدند که ایران را نفروش! ملّت ایران را نفروش! و دیدید که چگونه فروختند؛ یادمان نرود ساواک جهنمی آن روز و حضور مستشاران آمریکایی و خارجی ها را که چگونه بر کشورمان حکومت می کردند و بر همه  ی دستگاه های این کشور،سیاسی، نظامی، فرهنگی،  اقتصادی و تجاری، فرماندهی می کردند.

در چنین عصری بار دیگر اراده ی خداوند کریم شامل حال امّت اسلام و انسان شد. با رهبری امام، آگاه مان کرد؛ شجاعت مان بخشید  و به صحنه مان آورد و بر اهریمن پیروزمان کرد و کشورمان را از حلقوم بیگانگان خصوصاً آمریکا درآورد و در کف مان گذاشت و ما را از چنگ دلباختگان شرق و غرب نجات داد و آزاد کرد. سپاس و شکر بی منتها بر این نعمت، نعمت امامت و رهبری، نعمت آزادی و استقلال، نعمت جمهوری اسلامی و در یک کلمه نعمت اسلام.
و در این جا باید توجه همه  ی نمایندگان محترم، قوّه قضائیه، دستگاه های اجرایی و همه ی دست اندرکاران کشور خصوصاً حوزه های علمیّه و روحانیّت معظّم و دانشگاهیان محترم، معلّمین و فرهنگیان عزیز و همه ی مردم مؤمن، فداکار و بیدار کشورمان را به چند نکته ی مهمّ جلب بکنم.

 شما به خوبی می دانید که هدف استکبار جهانی، محو اسلام و آثار انسان ساز آن بود و می دانید که هرچه کرد با دست سرسپردگان دست پرورده ی خودشان در داخل کشور کردند. آن ها که به اسلام پشت کرده بودند و قبله ی آمال شان غرب و یا شرق بود؛ قبل از انقلاب، آمریکا و استکبار هرچه بر سر ما آورد با دست این ها آورد و در آستانه ی پیروزی و بعد از پیروزی، در تمام مراحل همین ها بودند که چه مشکلاتی را برای ما درست کردند. دولت موقّت و گرفتاری هایی که درست کرد به دلیل همین وابستگی به غرب بود؛ مخالفت با قانون اساسی و اصل ولایت فقیه را این ها سر دادند؛ حمله ی طبس و کودتای نوژه به منظور براندازی بِنا بود با دست یاری همین ها صورت بگیرد؛ سران منافقین و گروهک ها اعمّ از چپ و راست و التقاطیون، همه از همین سرسپردگان به شرق و غرب بودند که بحمدالله با دست توانای این امّت خدا جوی متلاشی شدند، کیفر شدند و یا فرار کردند و سر در دامن اربابان شان استکبار گذاشتند. این ها چه جنایت هایی که نکردند! با بمب گزاری ها و ترورها و هواپیما دزدی ها چه خیانت ها که به ما نکردند!.

توجه همگان را به این نکته جلب می کنم که این ها از بین نرفته اند؛ این ها هستند و این ها همان حیله بازانی هستند که امام عزیزمان در پیام روح بخش 22 بهمن خطرشان را گوشزدمان کردند. امام فرمودند: چشم ها و گوش ها را باز کنید؛ دشمنان، حیله بازانی کارکشته هستند و ممکن است از ساده دلی شما استفاده کنند و مراکز حسّاس را بدست بگیرند و انقلاب را به غرب و یا شرق بغلطانند «فِداکَ أَبی و أُمّی و نَفسی» که چگونه خطر را دیده ای و مثل همیشه فریاد برآوردی و گوشزدمان کردی. آری این ها با چماق تخصّص وارد می شوند، خودشان را بسیار بزرگ و مهمّ جلوه می دهند و از همدیگر تبلیغ و ترویج می کنند و سخت از یکدیگر حمایت می کنند و با حیله بازی، مهره چینی می کنند که باید از خطر این ها بر حذر بود و بگویم که در همه ی دستگاه ها و وزارتخانه ها و شرکت ها، اگر نه، در بسیاری از این ها این دلباختگان به غرب و شرق هستند که از جمهوری اسلامی دلِ خوشی ندارند و به تدریج سعی در جای گرفتن و جای دادن همفکران خود دارند که باید هوشیار بود و مواظب حرکات این ها در دستگاه ها خصوصاً در قوه ی قضائیه.

این جاست که باز باید به این هشدار بسیار مهمّ امام، همه توجه کنیم که فرمودند: به تمام متصدّیان امور و دست اندرکاران کشور هشدار می دهم که قدر این جوانان حزب اللّهی را بدانید و از آنان قدردانی کنید و آنان را تشویق و در آغوش محبّت حفظ کنید. باز هم «روحی فداک» که خطرِ دیگر، خطرِ طرد، دفع و سرکوبی حزب الله و کنار زدن آن ها را هشدار دادی. آری همین جوان های حزب اللّهی بودند که در برابر طاغوت ایستادند و آن جنگ وگریزها را راه انداختند؛ سینه ها را برابر تانک ها و مسلسل ها قرار دادند و شکنجه های ساواکِ جهنّمی را به جان خریدند و زمینه ی از تبعید برگشتن و از زندان آزاد شدن و از بند رستن ما را فراهم کردند؛ 19 دی، 17 شهریور  و همه ی آن حماسه ها را، 12 بهمن و 22 بهمن را آفریدند؛ همین ها بودند که پادگان ها را حفظ کردند؛ انقلاب را حفظ کردند؛ کمیته رفتند؛ در جهاد سازندگی آبروی انقلاب شدند و در سپاه و و دادگاه و بسیج و جهاد دانشگاهی و کارخانه ها و پادگان ها و مدارس، خصوصاً در جبهه، چه فداکاری ها کردند؛ چه جانفشانی ها کردند؛ شهید دادند؛ شهدای زیادی دادند؛ معلول شدند؛ اسیر شدند؛ صبر کردند؛ استقامت کردند؛ انقلاب و ما را حفظ کردند. همین ها بودندکه گروهک ها را تار  و مار کردند و متلاشی کردند؛ همین ها بودند و هستند که استکبار جهانی را به زانو درآورند و به وحشت انداختند؛ همه ی توان ما و قدرت ما از این ها بود و به همین دلیل است که خدا  می فرماید «وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِي» و به پیامبر می فرماید: «أیَّدَکَ بِنَصرِهِ وَ بِالمُؤمِنینَ» آری این ها را حفظ کنید؛ هدایت کنید؛ رشد بدهید و میدان فعالیّت و خلاقیّت و ابتکار را برای این ها باز بگذارید؛ درآینده امید به همین ها هست؛ نه آن به اصطلاح متخصّصین سرسپرده  ی به شرق و غرب که هنوز هم قبله گاهشان شرق و غرب است و این جوانان حزب اللّهی را قبول ندارند؛ تحقیر می کنند و تا بتوانند کنارشان می زنند.

نکته  ی دیگر: «انْتَهِزُوا فُرَصَ‏ الْخَيْرِ فَإِنَّهَا تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ» امروز که خدا این لطف را به ما همه ی انسان ها کرده است مسئولیت در مبارزه ی با فساد و فرهنگ فاسد غرب و در نشر فرهنگ اسلام خیلی زیاد است و در این جا بیشترین مسئولیّت متوجّه حوزه های علمیه و روحانیّون معظّم است که باید بیش از پیش از توان شان در نشر فرهنگ اسلام استفاده کنند؛ همه ی امکانات در اختیار شما هست. ای روحانیّت معظّم؛ ای حوزه های علمیّه؛ همه ی امکانات در اختیار شما هست؛ حوزه های علمیه، دانشگاه ها، آموزش و پرورش، رادیو و تلویزیون، روزنامه ها و مجلّات، سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد، نمازهای جمعه، محراب و منبر. امروز زبان و قلم شما برای نشر اسلام و ارزش های آن آزاد است. دیدیدکه امام عزیز، حوزه و دانشگاه را دستگاه آدم سازی معرّفی فرمود و به همه ی ملّت عزیز و متعّهدان و متخصّصان خصوصاً دولتمردان، تکلیف فرمودند که به دستگاه های آدم سازی اهمیّت ویژه ای بدهند و این نشانه ی حسّاسیّت و اهمیّت کار شما - حوزه و دانشگاه، خصوصاً روحانیّت معظّم - است.آیا سزاوار است امروز هفتاد شهر و بخش، امام جمعه نداشته باشد و یا سزاوار است دادگاه های زیادی، قاضی نداشته باشد و یا قاضی شرع نداشته باشد؟! اگر کوتاهی و مسامحه شود همه مقصّر هستیم و در پیشگاه خداوند جوابی و پاسخی نداریم.

در پایان از امّت بیدار و آگاه و شجاع که با فداکاری خودش و با وفاداریش به امام و حضورش در همه ی صحنه­ ها خصوصاً در راهپیمایی عظیم و پرشکوه 22 بهمن در سراسر کشور، دشمنان را برای همیشه مأیوس کرد قدردانی می نمایم. و همچنین از مردم شهید پرور حوزه انتخابیّه ام  رامهرمز، هفتکل، رامشیر و از همه ی دستگاه های اجرایی، ارگان ها و نهادها که با وحدت کلمه و هماهنگی در خدمت به اسلام و مردم هستند سپاسگزار و متشکرم.

والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته