شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

Back شما اینجا هستید: نشرح ستارگان پرفروغ شهید سید ابوالقاسم موسوی دامغانی [نماینده ی مجلس] بیانات قبل از دستور بیانات قبل از دستور مجلس شورای اسلامی[دوره ی دوم - جلسه ی یکصد و سی و دوم]

بیانات قبل از دستور

نمایندگی مردم مؤمن و انقلابی حوزه ی انتخابیه رامهرمز، هفتکِل و رامشیر مقطعی بسیار حسّاس و مهمّ در زندگی سراسر مجاهدت، کار 9-16و تلاش شهید حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالقاسم موسوی دامغانی می باشد. نگاهی گذرا به عملکرد، مواضع، سخنان و تذکرات این روحانی برجسته و خدوم در مجلس شورای اسلامی به خوبی بیانگر این حقیقت است که در عرصه ی قانون گذاری نیز، حتی برای لحظه ای دفاع از محرومین، تلاش جهت آبادانی کشور و قطع وابستگی به قدرت های جهانی را از یاد نبرده است. اگر چه این حضور مؤثر و سرنوشت ساز، در اولین روز اسفند سال 1364 هجری شمسی با هدف قرار گرفتن هواپیمای جمعی از مسئولین نظام در مسیر تهران - اهواز رنگی گلگون به خود گرفت و یاد و خاطره ی آن مجاهد فی سبیل الله را در دل و جان مردم ایران اسلامی به ویژه مردم خونگرم خوزستان جاودانه ساخت.
آن چه در ادامه می آید بیانات قبل از دستور این شهید والامقام در صحن مجلس شورای اسلامی می باشد که در  جلسه ی 132و به تاریخ 1364/2/24صورت پذیرفته است.

------------------------------------------------------------------------------

سلام علیکم؛

                                     بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و به نستعین

«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»

سلام به پیامبران الهی، بزرگ پرچمداران عدالت در طول تاریخ؛ سلام بر ائمه ی طاهرین، بزرگ پیشوایان عدالت خواهی و مبارزه علیه ستمگری؛ سلام بر امام عصر «عجل الله فرجه الشریف» منجی عالم بشریت و به پای دارنده ی حکومت عدل جهانی و درهم کوبنده ی کاخ های ظلم و ستم و سلام بر امام امّت، رهرو راستین راه انبیاء و ائمه ی هدی «علیهم السلام» و نایب به حق امام زمان و مایه ی امید مستضعفان جهان و درود و سلام بر شهدای اسلام از صدر تاکنون، خصوصاً شهدای جنایت اخیر عوامل استکبار در شمس العماره که عدّه ای عابر و کارگر زحمتکش، به دست مزدوران اجانبِ ضد خلق، به خاک و خون غلطیدند و با آرزوی صبر و اجر برای خانواده های محترم این شهدا و شفا برای مجروحان این حادثه و سلام بر مجاهدان راه خدا، سلحشوران اسلام، رزمندگان شجاع و دلاور جبهه ی حقّ علیه باطل و با سلام به شما برادران و خواهران محترم نماینده، عرایض خودم را تقدیم می دارم.

بر همه ی برادران و خواهران محترم نماینده و همه ی ملّت ایران و مسلمین جهان، پوشیده نیست که یکی از والاترین هدف های انبیاء الهی اقامه ی عدل و رفع ظلم در جوامع بشری بوده است؛ چنان چه درآیه ی ۲۵ سوره حدید که قرائت شد، خداوند کریم می فرماید: ما پیامبران را با بیّنات و کتاب و میزان فرستادیم تا اقامه ی قسط و عدل کنند و انسان ها در سایه ی عدالت زندگی کنند و اساساً خداوند به پیامبر ما می فرماید: بگو که من مأمور شدم بین شما عدالت برقرار کنم و از آن جائی که اقامه ی عدل نیاز به برنامه ریزی خاصّ دارد و مراقبت حسّاس و پی گیر می خواهد که قبل از جمله ی «وَ أُمِرْتُ‏ لِأَعْدِلَ‏ بَيْنَكُمُ» جمله ی «وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ»آمده است، که اقامه ی عدل استقامت می خواهد، استقامت همه جانبه.

 پیامبر اکرم پایه گذار عدالت و رفع تبعیض بوده است و امیرالمؤمنین در اجرای عدالت، کار را به جائی رسانده است که وقتی برادرش عقیل سهم بیشتری از بیت المال را می طلبد علی، آهن گداخته را به طرف دست او می برد که فریاد عقیل بلند می شود. علی می فرماید: چگونه است از آتشی که بنده ی ضعیفی او را گیرانده است ناله می زنی، سپس مرا به آتش جهنم دعوت می کنی که او را غضب خداوند بر افروخته است؟! و یا وقتی می شنود دخترش النگوئی را از خزانه به عاریت گرفته است بر سر خزانه دار فریاد می زند که چرا دادی؟! بعد می فرماید: اگر به عاریت نگرفته بود اوّلین دستی که به دزدی قطع می کردم در اسلام، دست دخترم بود و همه ی ائمه ی ما این چنین بودند؛ حامی مظلومان و یاور ستمدیدگان و در برابر زورگویان و ستمگران قیام و با آنان مبارزه می کردند.

جمهوری اسلامی هم به رهبری امام بزرگوار، این خلف صالح ابراهیم خلیل و همه ی انبیاء بزرگ الهی و ائمه ی دین و نایب به حقّ امام عصر، به یاری ستمدیدگان و مظلومان عالم قیام کرد و پرچم عدالت را علیه ستمگران و مستکبرین عالم به کف گرفت که بار دیگر پس از قرن ها بارقه ی امید به دل سرخ پوستان و سیاه پوستان آمریکا و سیاهان آفریقا و همه ی ستمدیدگان عالم دمیده شد و امروز همه ی ملّت های تحت ستم و مظلوم دنیا چشم امید به انقلاب اسلامی دوخته و نظاره گر ما هستند و در همین راستا هم مورد خشم زورگویان عالم و غارتگران حقوق مللِ ضعیف و مظلوم جهان، واقع شده ایم و مورد تهاجمات همه جانبه ی مستکبرین جنایتکار خصوصاً آمریکای تروریست پرور قرار گرفته ایم که تا ما را خدا یار است و دعای رنج دیدگان و دل آن ها با ماست و ملّت شجاع مان در صحنه است از هجمه ی آنان چه باک، که امام عزیزمان هم چون اجداد طاهرینش علیه آنان فریاد عدالت خواهی بر می آورد و بر سرآنان می کوبد و مستضعفان و مظلومان سراسر جهان، خصوصاً مسلمین در بند را به وحدت و قیام علیه ستمگران دعوت می کند که این همان راه و هدف انبیاء و کار اولیاء خداست.

امروز که حکومت ما، حکومت اسلامی و حکومت مستضعفان معرفی شده است و حکومت اسلامی یعنی حکومت عدل و حکومت ضد ظلم و ضد تبعیض و بی عدالتی، ما باید بر سر این شعار مقدّس مان پای بفشاریم و تلاش کنیم که عمل مان مصدّق گفتارمان باشد تا مردم خودمان، مردم رشید و عزیز و شرافتمند خودمان، مردم شجاع و بیدار و همیشه در صحنه و مقاوم و شهید پرور خودمان، همان از بند رستگان ستمدیده و مستضعفانی که قرن ها رنج محرومیّت کشیده و تلخی ستمِ ستمشاهان و عوامل استکبار را چشیده اند و بار طاقت فرسا و کشنده ی ظلم و تبعیض و بی عدالتی نظام طاغوت را با قیام قهرمانانه از دوش شان انداخته اند، باورشان آید که به حقّ خواهان عدالت هستیم و به حقّ حامی محرومان و مستضعفانیم؛ آن وقت است که ملّت های تشنه ی عدالت و خسته ی از بی عدالتی، فوج فوج به سوی اسلام خواهند آمد و ندای مان را لبیک خواهند گفت.

این جاست که باید به خود برگردیم و نظاره کنیم که ما در رفع تبعیض و بی عدالتی چقدر موفّق بوده ایم و مسئولان و دست اندرکاران و برنامه ریزان ما تا چه حدّ خود را با این آرمان مقدّس و هدف بلند هماهنگ کرده اند. اگر چه از انصاف نگذریم علی رغم همه ی مشکلات، موفقیّت های چشمگیر فراوانی هم داشته ایم و در عین حال همه می دانیم که بار انقلاب را چه کسانی به دوش کشیده اند؛ چه کسانی بار جنگ را به دوش داشته و دارند و چه کسانی معلول و اسیر شده اند و به خوبی می دانیم فرزندان چه خانواده هائی، از درون چه زندگی هائی شهید شده اند؛ این ها همان پابرهنه ها، کارگرها، کشاورزها و فرزندان آنان بوده اند؛ همان ها که امام عزیزمان می فرمایند: این ها آقای ما هستند و این ها ولی نعمت ما هستند و همیشه سفارش آنان را فرموده اند.

حالا ما و همه ی دست اندرکاران باید ببینیم تا به حال چه کرده ایم و سمت گیری دقیق ما به کدام سو بوده است. آیا بودجه، عادلانه و با در نظر گرفتن محرومیّت های چندین قَرنه تقسیم شده است؟ آیا خدمات بهداشتی و درمانی عادلانه توزیع می شود؟ آیا امکانات، ماشین آلات و ابزار عادلانه توزیع می شود؟ آیا در دادن آب و برق، تلفن، راه و سایر خدمات اولیّه، رعایت محرومیّت و عدالت می شود؟ وآیا چقدر توانسته ایم امیدهای همان مردم خوب و فداکار را به اهداف انقلاب حفظ کنیم؟ بله؛ جنگ بوده و محاصره ی اقتصادی، کمبود و تورّم هم بوده است؛ اما در این شرایط است که رعایت اولویّت ها و رعایت عدالت و تسلیم اهرم های فشار نشدن و روابط را جای ضوابط قرار ندادن ضرورت دارد و همین جا به دولت محترم و به همه ی دست اندرکاران و مسئولان کشور و روحانیّت معظّم و اساتید بزرگوار حوزه های علمیّه، خصوصاً قم مقدّسه، عرض می کنم: ما که می خواهیم پرچمدار حکومت اسلام، حکومت قسط و حکومت دفاع از محرومان، رفع بی عدالتی و تبعیض باشیم و انشاء الله زمینه ساز حکومت عدل جهانی موعود و منتظر که اساساً فلسفه ی ظهور و قیام آن حضرت «روحی له الفداء» اقامه ی عدل و رفع ظلم است، باشیم باید خودمان را بسازیم و آمادگی پذیرفتن حکومت عدل را در خود و جامعه مان زنده کنیم. این جاست که باید فرهنگ عدالت خواهی و فرهنگ ضد ستم و ستمگری نوشته و تدریس و تبلیغ شود تا ملکه ی عدالت و روح تحمّل آن در همگان زنده گردد. بر ما فرض است که از خودمان و دستگاه خودمان و زندگی خودمان شروع کنیم که امیرالمؤمنین «علیه السلام» چراغ بیت المال را خاموش کرد و با  قلم بیت المال برای آن شخص ننوشت. ببینیم که در دستگاه ما با بیت المال که  از آنِ مردم است، چگونه برخورد می شود. این چنین باشیم تا همه ببینند و باور کنند که ما آن چه می گوئیم، عمل می کنیم و در صدد عمل آن هستیم.

در پایان تذکّراتی به مسئولان کشور داریم؛

تذکّر اول در مورد آب شهرستان رامهرمز و هفتکِل؛ به وزارت نیرو تذکر می دهم که شما به خوبی در جریان وضعیت بسیار بد آب آشامیدنی رامهرمز و هفتکِل هستید و به خوبی می دانید که طرح آب آشامیدنی رامهرمز چندین سال است در دست اقدام است و هنوز به انجام نرسیده است. جداً مردم آن شهرستان شهید پرور، از شما انتظار دارند که در مورد تأمین اعتبار برای اتمام این پروژه و انجام این پروژه اقدام جدی بفرمائید.

دو: در مورد ساختمان بیمارستان رامهرمز که شهر صد و بیست هزار نفری با این که حدود صد هزار نفر مهاجر جنگی وارد بر آن شهر شد و به جمعیّت آن جا اضافه شد و الان حدود چهل هزار نفر مهاجر در اطراف آن شهرستان زندگی می کنند حتّی یک بیمارستانی که بتوانند یک بیمار را بستری کنند، ندارد. تنها ساختمانی که از قبل از انقلاب شروع شده است هنوز در دست اقدام است و ناتمام مانده است. از وزارت بهداری انتظار داریم که هر چه سریع تر برای تأمین اعتبار و پیگیری این پروژه اقدام جدّی به عمل آورد تا دوستان انقلاب در آن شهرستان شرمنده نباشند و از آرزو بودن این پروژه انشاءالله بتوانند بیرون بیایند.

سه: در مورد ساختمان مخابرات به وزارت پست و تلگراف و به جناب آقای نبوی تذکّر جدی می دهم که در مورد تکمیل ساختمان فوق اقدام عاجل به عمل آورند.

 و در آخر راجع به وضعیّت دادگاه صلح شهرستان رامهرمز ناگزیرم که به وزیر محترم دادگستری و شورای محترم عالی قضائی این نکته را عرض بکنم؛ نکته ای که بسیار قابل توجّه برای همگان است خصوصاً نمایندگان محترم. شهرستان رامهرمز دارای دادگاهی است به نام دادگاه صلح؛ قاضی ای را که معلّق بوده - حدود یک سال از دزفول معلّق شده است - عَودت داده اند، سرکار گذشته اند. چند مورد تخلّفات جدّی داشته است که با نامه و تلفن تذکر داده ام، ترتیب اثر داده نشده است و اخیراً دو مورد اتفاق افتاده است که من این دو مورد را ناگزیرم در مجلس شورای اسلامی خدمت برادران و خواهران عرض بکنم:

مادر شهیدی که در یکی از روستاهای محروم و دور افتاده ی ابوالفارسِ رامهرمز زندگی می کرده و زنی بی شوهر و مریض که در اثر تهاجم عدّه ای به خانه ی این زن کتک می خورد، مجروح  می شود، به دادگاه پناه می برد و شاکی شده است این زن. او را عوض این که التیام بدهند و حمایت کنند، همراه دیگران به زندان می اندازند. مادر شهیدِ دارای چند فرزند یتیم، کتک خورده و شاکی را برای چند روز در زندان نگه می دارند که عشایر غیور ما را سخت ناراحت کرده است. این مطلب را هم به وزیر محترم دادگستری تذکر داده ام؛ برای رسیدگی به این موضوع از شورای محترم عالی قضائی و وزیر محترم دادگستری و دادستان کلّ محترم، انتظار دارم که هر چه سریع تر برای اصلاح این موضوع و رسیدگی به این موضوع اقدام کنند و نمونه ی دوّم شبِ میلاد امام عصر «عجّ الله فرجه الشّریف» پاسداری که با لباس اونیفورم به دادگاه می رود؛ سئوالی از قاضی داشته است و اعتراضی به حکمی که در مورد برادرش نموده است. بلافاصله تحویل پلیس و او را با زور به شهربانی می برند و سر او را می تراشند و با سر تراشیده و لباس اونیفورم، شبِ نیمه ی شعبان بیرون می آید و به مجامع ظاهر می شود که این هم حزب اللّهی های آن شهرستان را به خشم آورده و من در این جا اعلام می کنم که این دو نمونه و این نمونه ها نمی تواند کاری باشد جز حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی و دست این گونه قُضات را از دادگستری جمهوری اسلامی کوتاه کنید.

«السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»