مصاحبه با آقای حسین بهین
- توضیحات
- منتشر شده در چهارشنبه, 20 خرداد 1394 07:20
- نوشته شده توسط مدیر
متن ذیل محصول گفت و گویی کوتاه با آقای حسین بهین می باشد که به بیان خاطرهای از روحانی شهید حجت الاسلام و المسلمین موسوی دامغانی پرداختهاند. شایان ذکر است این مصاحبه پس از تنظیم و پارهای تغییرات تقدیم خوانندگان محترم میگردد.
- لطفاً ضمن معرّفی، خاطرهای که از شهید موسوی دامغانی دارید را بیان نمایید.
اینجانب حسین بهین، فرزند محمّد علی، از اهالی روستای کهله ی رامهرمز و متولّد سال ۱۳۴۱هجری شمسی میباشم.
خاطره ی بنده به حضور این شهید والامقام در منطقه ی عملیاتی خیبر مربوط میشود. آن روز جهت حضور در عملیّات آماده شده و لباسهای رزم را پوشیده بودیم؛ امّا زمانی که خواستیم حرکت کنیم وقت اذان مغرب داخل شد لذا با همان وضعیّت نمازمان را خواندیم. وقتی که نماز تمام شد شهید احمدی به یکباره شروع کردند به گریه و به دنبال آن قضیّهای را برای آقای دامغانی تعریف کردند که شاید مربوط به قبل از امام جمعه شدن ایشان میشد. ایشان به آقای دامغانی گفتند: یک بار خواب دیدم شما وارد روستای ما (کهله) شده اید و تنها هستید. من تا چشمم به شما افتاد خودم را رساندم و شروع کردم به داد زدن تا بتوانم آمدن تان را به مردم اطّلاع دهم؛ همین هم باعث شد پنج، شش نفر دور شما جمع بشوند اگر چه آنها را نمیشناختم.
من نمیدانم آن موقع بچّهها چه برداشتی از این خواب کرده بودند که میگفتند: احمدی به شهادت میرسد.
- با تشکر از این که این مطلب را نقل نمودید.