شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

مصاحبه با آقای حسین شیرالی

متن ذیل محصول گفت و گویی کوتاه با آقای حسین شیرالی می‌باشد که به بیان خاطره‌ای از شهید روحانی حجت الاسلام و المسلمینshahidan- 01 موسوی دامغانی پرداخته‌اند. شایان ذکر است این مصاحبه پس از تنظیم و پاره‌ای تغییرات تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.

-    لطفاً ضمن معرّفی، اگر خاطره‌ای از شهید موسوی دامغانی دارید بیان نمایید.

اینجانب حسین شیرالی متولّد سال ۱۳۵۵ هجری شمسی و معلّم آموزش و پرورش شهرستان رامهرمز می‌باشم.

خاطره ی من از این شهید بزرگوار به سال ۶۱ یا ۶۲ مربوط می‌شود؛ یعنی زمانی که در کلاس اوّل یا دوّم ابتدایی درس می‌خواندم. یک شب که برای اقامه ی نماز و سخنرانی به روستای ما آمده بودند وقتی صحبت شان تمام شد و خواستند از مسجد بیرون بروند هر کدام از اهالی روستا به سراغ شان آمده و از ایشان دعوت می کردند که شام تشریف بیاورید منزل ما. خلاصه رقابتی برپا شده بود تا بتوانند آقای دامغانی را به خانه ی خودشان ببرند. امّا ایشان گفتند: خودم می­ دانم کجا باید بروم! لذا به خانه ی کسی وارد شدند که از همه مستضعف‌تر بود؛ یعنی می‌توانم بگویم کنار سفره‌ای نشستند که به جز نان چیز دیگری در آن نبود.

-    با تشکر از این که این مطلب را نقل نمودید.