شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

مصاحبه با آقای سیّد یونس سروستانی

متن ذیل گفت و گویی کوتاه با آقای سید یونس سروستانی می‌باشد که در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی انجام پذیرفته است. ایشان در این shahidan- 01مصاحبه به بیان مطالبی پیرامون ویژگی‌های اخلاقی شهید حجت الاسلام و المسلمین موسوی دامغانی [نمایندۀ مردم رامهرمز در مجلس شورای اسلامی] پرداخته‌اند. شایان ذکر است این مصاحبه پس از تنظیم و پاره‌ای تغییرات تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.

-    لطفاً ضمن معرّفی، اگر خاطره‌ای از شهید موسوی دامغانی دارید بیان نمایید.

اینجانب سید یونس سروستانی، متولّد سال ۱۳۲۶ هجری شمسی و از اهالی روستای بنه آخوند رامهرمز هستم. بنده سی و هفت سال است که به صورت فی سبیل الله خادم مسجد هستم و هم زمان مؤذّن مسجد نیز می‌باشم.
به نظرم هر چه از آقای دامغانی تعریف کنم کم گفته‌ام چون آقای دامغانی سیّدی بزرگوار، دانشمند، مؤمن، خیّر و با محبّت بودند؛ بنده ایشان را زیاد می‌دیدم و سلام و علیک داشتیم.

از آن جا که با خدا بودند وقتی سخنرانی می‌کردند صحبت شان فقط ارشاد مردم و دعوت به خدا بود؛ وقتی وارد بازار هم می‌شدند باز مردم را به خدا دعوت می‌کردند؛ گاهی سنگ ترازوها را می‌کشیدند تا مبادا کم فروشی‌ای در بازار رخ دهد. نصحیت شان این بود که مردم به حرف خدا گوش دهند، راه خدا را بروند، مؤمن باشند و به دیگران کمک نمایند. خودشان هم همین طور عمل می‌کردند یعنی به مردم، مخصوصاً فقرا و مستمندان کمک می‌کردند که در موارد زیادی مخفیانه بود. اصلاً به پُست و مقام اعتنایی نداشتند و هیچ گاه فریب پست و مقام را نخوردند. اهل حلّ مشکلات و گرفتاری‌های مردم بودند؛ به عنوان مثال شخصی نسبت به قطعه زمینی که متعلّق به ما بود ادّعایی را مطرح کرده و باعث اختلاف شده بود. ما هم برای این که این مسأله به گونه‌ای حلّ شود از آقای دامغانی خواستیم تشریف بیاورند و اختلاف را برطرف نمایند. وقتی ایشان آمدند و متوجّه شدند که طرف مقابل بی‌حساب حرفی را زده است چنان تَشَری به او زدند که دیگر جرأت نکرد چیزی در مورد زمین بگوید.

به نظر من شهادت ایشان از طرف دشمن یک توطئه بود چون اگر در مملکت صد نفر مثل این سیّد بودند الآن دیگر گرفتاری‌ نداشتیم. رحمت خدا بر ایشان باد.

-    با تشکّر از این که این مطلب را نقل نمودید.